نویسنده: حضرت علامه آیةالله حسینی طهرانی قدّسسرّه
منبع: رساله نكاحيه، صص ۵۰-۵۳
اين گونه زندگى فرسايشى و توأم با نكبت و خوارى و مهر بردگى را قياس كنيد با تعليم قرآن و هدايت آن به سوى سُبُل سلام، و طرق عافيت و برومندى و عزّت كه به مالداران و متمكّنين دستور مىدهد كه: نه تنها خودشان بايد ازدواج كنند و مَثْنَى وَ ثُلَثَ وَ رُبَعَ[۱] «دو تا دو تا، سه تا سه تا، چهار تا چهار تا» زن دائم بگيرند و اولاد بسيار بياورند؛ بلكه بايد آنها وسائل ازدواج و نكاح يتيمان و مستضعفان و فقيران را فراهم آورند:
وَ أَنكِحُوا الأيَامَى مِنكُمْ و الصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَ إِمَائِكُمْ إِن يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَهُ مِن فَضْلِهِ وَ اللَهُ واسِعٌ عَلِيمٌ.[۲]
«و به نكاح درآوريد مردان بىزن، و زنان بىشوهر را كه از خودتان هستند، و شايستگان از غلامهاى خودتان، و از كنيزهاى خود را! و اگر آنها فقير باشند (باكى نيست زيرا) خداوند از فضل خود آنها را بىنياز مىنمايد؛ و خداوند واسع يعنى: پر ظرفيّت و متحمّل، و عليم يعنى: داناست.»
شيخ محمّد بن حسن حُرّ عامِلى، از محمّد بن يعقوب كُلَينىّ، و از شيخ طوسى، و از شيخ صدوق در «توحيد» با إسناد خود از حضرت صادق عليه السّلام روايت ميكند كه فرمود: رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم فرمود:
تَزَوَّجُوا الأبْكَارَ! فَإنَّهُنَّ أَطْيَبُ شَىْءٍ أَفْوَاهًا قالَ: وَ فى حَديثٍ ءَاخَرَ: وَ أَنْشَفُهُ أَرْحَامًا وَ أَدَرُّ شَىْءٍ أَخْلافًا (أَحْلامًا) وَ أَفْتَحُ شَىْءٍ أَرْحَامًا.
أَمَا عَلِمْتُمْ أَنِّى أُبَاهِى بِكُمُ الأمَمَ يَوْمَ الْقِيَمَةِ حَتَّى بِالسِّقْطِ يَظَلُّ مُحْبَنْطِيًا عَلَى بَابِ الْجَنَّةِ فَيَقُولُ اللَهُ عَزّ وَ جَلَّ: ادْخُلْ! فَيَقُولُ: لأَدْخُلُ حَتَّى يَدْخُلَ أَبَوَاىَ قَبْلِى!
فَيَقُولُ اللَهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى: لِمَلَكٍ مِنَ الْمَلئِكَةِ: ايتِنِى بَأَبَوَيْهِ فَيَأْمُرُ بِهِمَا إلى الْجَنَّةِ.
فَيَقُولُ: هَذَا بِفَضْلِ رَحْمَتِى لَكَ.[۳]
«با دختران باكِره ازدواج كنيد! زيرا دهانشان خوشبوتر است گفت: و در حديث ديگر آمده است كه و رحمهايشان خشكتر است و پستانهايشان از شيرِ ريزان سرشارتر است (نوك پستانهايشان)، و رحم هايشان براى قبول نطفه و تربيت جنين آمادهتر است.
آيا نمىدانيد كه: من به شما امّت در روز قيامت بر سائر امّتها افتخار مىكنم، حتّى به جنينى كه سقط شده باشد! او پيوسته بر در بهشت ايستاده و مقيم است، با حالت افتخار و مباهات، شكم خود را به جلو داده و دست بر كمر زده، در اينحال خداوند عزّ و جلّ به او ميگويد: داخل در بهشت شو! او پاسخ مىدهد: داخل نمىشوم تا پدر و مادرم پيش از من داخل شوند!
در اين حال خداوند تبارك و تعالى به فرشتهاى از فرشتگان ميگويد: پدر و مادرش را نزد من بياور! و خداوند أمر مىنمايد كه آن دو نفر در بهشت وارد شوند. خداوند به فرزندِ سقط شده در اين موقع مىگويد: اين بعلّت زيادى فضل و رحمت من براى تو بوده است!»
در روايت صدوق، جمله «وَ فى حَديثٍ ءَاخَرَ: وَ أَنْشَفُهُ أَرْحَامًا» را نياورده است.
و نيز شيخ حرّ عامِلى از كلينىّ با سند متّصل خود از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده است كه: رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم فرمود: تَزَوَّجُوا بِكْرًا وَلُودًا، وَ لَا تَزَوَّجُوا حَسْنَاءَ جَمِيلَةً عَاقِرًا! فَإنِّى أُبَاهِى بِكُمُ الأمَمَ يَوْمَ الْقِيَمَةِ.[۴]
«با دختران بِكر كه استعداد زائيدن در آنها هست ازدواج نمائيد! و با زن زيباى جميلهاى كه نازا و عقيم باشد ازدواج منمائيد! زيرا كه من به شما افراد امّت در روز قيامت بر سائر امّتها مباهات مىنمايم»!
ترغيب اسلام به ازدواج با زن بچّهزا، اگرچه زيبا و جميله نباشد
و نيز از كلينىّ با إسناد خود از حضرت امام رضا عليه السّلام روايت كرده است كه: رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم به مردى فرمود: تَزَوَّجْهَا سَوْءَاءَ وَلُودًا! وَ لتَزَوَّجْهَا جَمِيلَةً حَسْنَاءَ عَاقِرًا! فَإنِّى مُبَاهٍ بِكُمُ الأمَمَ يَوْمَ الْقِيَمَةِ!
أَمَا عَلِمْتَ: أَنَّ الْوِلْدَانَ تَحْتَ الْعَرْشِ يَسْتَغْفِرُونَ لأبَائِهِمْ يَحْضِنُهُمْ إبْرَاهِيمُ؛ وَ تُرَبِّيهِمْ سَارَةُ فِى جَبَلٍ مِنْ مِسْكٍ وَ عَنْبَرٍ وَ زَعْفَرَانٍ.[۵]
«با زن زشت صورت در صورتى كه بچهزا باشد، ازدواج كن! و با زن زيبا و جميله در صورتى كه نازا باشد، ازدواج مكن! زيرا كه من در روز قيامت به شما امّت افتخار ميكنم بر سائر امّتها!
مگر نميدانى كه فرزندان در زير عرش خداوند، براى پدرانشان از خداوند طلب غفران مىنمايند. إبراهيم خليلِ پيغمبر، آنها را در دامان خود مىپرورد و ساره زوجه او آنها را تربيت مىكند، در كوهى كه همهاش از مُشك و عنبر و زعفران است.»
و نيز از كلينى با سند متّصل خود از خالد بن نجيح، از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده است كه: چون از چيزهاى شوم در حضور پدرم سخن به ميان آمد، آنحضرت گفتند: الشُّومُ فِى ثَلاثٍ: فِى الْمَرْأَةِ وَ الدَّابَّةِ وَ الدَّارِ. فَأَمَّا شُومُ الْمَرْأَةِ فَكَثْرَةُ مَهْرِهَا وَ عُقْمُ رَحِمِهَا.[۶]
«شومى در سه چيز يافت مىشود: در زن و در مركب و در خانه؛ امّا شوم بودن زن در اينست كه مهريّهاش بسيار باشد و رَحِمَش بچّه نياورد.»
و نيز از كلينىّ با سند متّصل خود، از جابربن عبد الله انصارى روايت است كه او گفت: ما در حضور رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم بوديم كه فرمود: إنَّ خَيْرَ نِسَائِكُمُ الْوَلُودُ الْوَدُودُ الْعَفِيفَةُ الحديث.[۷]
«بهترين زنان شما كسى است كه زياد بچّه بزايد، و زياد شوهرش را دوست داشته باشد، و با عفّت باشد تا آخر حديث.»
و نيز از صدوق با إسناد خود از حضرت باقر عليه السّلام روايت نموده است كه: رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم فرمود: مَا يَمْنَعُ الْمُؤْمِنَ أَنْ يَتَّخِذَ أَهْلا لَعَلَّ اللَهَ يَرْزُقُهُ نَسَمَةً تُثَقِّلُ الارْضَ بلا إلَهَ إلا اللَهُ.[۸]
«چه جلوگير ميشود از مؤمن كه براى خود زوجهاى بگيرد، به اميد آنكه خداوند ذى روحى را نصيب او كند، تا زمين را به لا اله الا الله سنگين نمايد»!؟
۱. قسمتى از آيه ۳، از سوره ۴: النّسآء: وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلا تُقْسِطُوا فِى الْيَتَمَى فَانكِحُوا مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النّسَآءِ مَثْنَى وَ ثُلَثَ وَ رُبَعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلا تَعْدِلُوا فَوَ حِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَنُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلا تَعُولُوا «و اگر مىترسيد از آنكه درباره يتيمان به قسط و عدالت رفتار نكنيد، در اين صورت از زنان طيّب و پاكيزه كه مورد رضايت خاطر شماست، دو تا دو تا و سه تا سه تا و چهار تا چهار تا به نكاح خود درآوريد، و اگر مىترسيد از آنكه از عهده عدالت در ميان آنها بر نيائيد، پس به نكاح يكنفر اكتفا كنيد و يا از كنيزكان خود نكاح كنيد؛ اينطريق نزديكتر است به آنكه ستم نكنيد و از فشار و تحميل بار بر آنها اجتناب نمائيد»!
۲. آيه ۳۲، از سوره ۲۴: النّور.
۳. «وسائل الشّيعة» طبع حروفى، مطبعه اسلاميّه، ج ۱۴، باب ۱۷، ص ۳۴ و ۳۵؛ و قاضى قُضاعى در «شِهاب الاخبار» كلمات قصار پيغمبر خاتم صلّى الله عليه و اله و سلّم، بدين عبارت آورده است: تَزَوَّجُوا الْوَدُودَ الْوَلُودَ فإنِّى مُكَاثِرٌ بِكُمُ النْبِيَآءَ يَوْمَ الْقِيَمَةِ ( «شرح فارسى شهاب الأخبار» ص ۳۱۵ به شماره ۴۹۲) «نكاح كنيد زنى را كه بسيار شما را دوست داشته باشد و بسيار بزايد كه من در روز قيامت به بسيارى امّتم فخر آورم بر ديگر پيغمبران».
۴. «وسآئل الشّيعة» طبع حروفى، ج ۱۴، باب ۱۶، ص ۳۳ و ۳۴.
۵. همان مصدر، ص ۳۴.
۶. همان مصدر، باب ۱۵، ص ۳۳.
۷. همان مصدر، باب ۶، ص ۱۴.
۸. همان مصدر، باب ۱، ص ۳.